- کرات محله (کَ کِ)
دهی است از دهستان اوشیان بخش رودسر شهرستان لاهیجان. جلگه ای، معتدل و مرطوب و سکنۀ آن 189 تن است. آب از چشمۀ دمکش. محصولش برنج، چای، لبنیات و شغل اهالی آنجا زراعت و گله داری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
معنی کرات محله - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
قبرستان، محل دفن مردگان، جایی که مردگان را زیر خاک می کنند، سرزمینی که در آن گور بسیار باشد
گورستان، وادی خاموشان، غریبستان، مقبره، گورسان، گوردان، مروزنه، مرزغن، ستودان
گورستان، وادی خاموشان، غریبستان، مقبره، گورسان، گوردان، مروزنه، مرزغن، ستودان
دهی است از دهستان حومه بخش رامسر شهرستان شهسوار. دشت، معتدل و مرطوب است و 80 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3). رجوع به سفرنامۀ مازندران رابینو ص 106 و ترجمه آن ص 144 شود
(کَ مَ حَلْ لَ / لِ)
لغت نامه دهخدا
به مزاح قبرستان و گورستان. (یادداشت مؤلف). قبرستان و گورستان به مناسبت کفنهای کرباس. (فرهنگ فارسی معین).
- به کرباس محله رفتن، مردن. (یادداشت مؤلف)
- به کرباس محله رفتن، مردن. (یادداشت مؤلف)
(کِ رِ)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان حومه رودسر گیلان. جلگه و معتدل است و 115 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
(مَ حَلْ لَ)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان حومه بخش رامسر، شهرستان شهسوار. واقع در 4 هزارگزی باختری رامسر و یک هزارگزی جنوب راه شوسۀ رامسر به رودسر. دشت، معتدل، مرطوب و مالاریائی. دارای 760 تن سکنه گیلکی و فارسی زبان. آب آن از رودخانه صفارود. محصول آن چای و مرکبات و شغل اهالی زراعت و چوبداری و نجاری و قصابی و سفیدگری در رامسر و توابع است و دبستانی نیز دارد. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
دهی است از توابع چهاردانگه بخش هزارجریب مازندران. (ترجمه سفرنامۀ مازندران رابینو ص 167)
از توابع دهستان گیل خواران قائم شهر، از توابع دهستان دابوی جنوبی بخش مرکزی آمل
از توابع کالج کجور، از توابع کلاردشت چالوس، از توابع بندپی بابل، نام قدیمی
مرتعی در جنگلی نزدیک روستای کدیر نوشهر
میوه ی درخت لیلکی
از توابع گیل خواران قائم شهر